به نام خدا
سلام
روز مادر، روز یکی از زیباترین واژگان عالم. روز خلقت هم شاید، بلکه حتماً. روزی که تمام روزها وجودشون رو مدیون این روز هستند و این روز وجودش رو مدیون بودن صاحب این روز(فاطمه) است.
همه چیز از مادر سرچشمه میگیره. حتی خوشبختی همه. چون دعای مادر دعایی بی ردخوره. نفرین مادر اما شاید نگیره چون سریع دلش رحم میاد و میگه هر چی باشم من مادرم و تو بچه نمیفهمی مادر یعنی چی.
نگاه میکنم به مادرم، به موهای سپیدش که ...، به دندانهای سپیدش که میدانم بر سر هر کداممان یکی را از کف داده. او به معنای واقعی برایمان از جان مایه گذاشته و همچنان از خود میگذرد برای ما. کاش مادر بر سر دوراهی غصه خوردن فرزندانش گیر نکند. و چه عذابی برای او دردناکتر از تضاد بین خواستههای فرزندان؟
وقتی فکر میکنی تو بهترین برای مادرت هستی، اما نمیدانی او اکنون چه دوست دارد، پس بدان هنوز تا بهترینها فرسنگها فاصله داری. تو به این دل خوش نکن که مادرت بگوید بهترین فرزند منی. به این بسنده نکن که مادرت بگوید از تو راضی هستم و الهی خاک را به کمیا طلا کنی. رشته کیمیاگری را گزیدی، اما چه سود حتی مس وجودت را طلا نکردی. دست کم قلبت را آبدیده میکردی تا زنگار نگیرد.
هنوز نمیدانم چه هدیهای بخرم تا برایت بماند و یاد من را زنده کند.
بعد از دو ساعت فکر بالاخره انتخاب کردم :)
انشالله امروز میرم بخرم :)